مووینه _ دانلود و تماشا آنلاین فیلم به صورت رایگان

بازیگر سری فیلم های گرگ و میش که با چهره جذاب دل همه دختران را می برد کسی نیست به جز رابرت پتینسون. گاهی اوقات بازیگرانی که به واسطه چهره جذابشان به ایفای نقش می پردازند از نظر مردم ادم های بی استعدادی هستند که تنها ظاهر خوبی دارند اما رابرت پتینسون در سال های اخیر ثابت کرد که بازیگر بسیار توانمند و شایسته ای است. پتینسون علی رغم انتقادهای شدیدی که درباره فیلم ها و بیشتر از آن در مورد عملکردش در ایفای نقش داشته است توانست نظر منتقدین را تغییر دهد. اگرچه به نظر می رسد واکنش ها متفاوت است ، اما بسیاری می گویند او نمیتواند یک بازیگر حرفه ای و خوب باشد! اما در سال های اخیر او بازی های فوق العاده ای را نمایش گذاشته و این موفقیت ها باعث جلب توجه کارگردانان و تهیه کنندگان مشهور شده است.

فیلم The Twilight Saga

گرگ و میش فیلمی بود که پتینسون با آن توانست به شهرت برسد. بلا سوان (کریستن استوارت) به تازگی همراه پدرش وارد شهری کوچک در واشنگتن می شود و در آنجا همکلاسی هایی پیدا می کند که کمی عجیب و غریب هستند. ادوارد کالن (رابرت پتینسون) با چهره رنگ پریده و سفید ، چشم سیاه و درون مرده اش یک خون آشام است که حالا عاشق دختر تازه وارد شده است. پتینسون برای بازی در این فیلم بسیار پشیمان است زیرا به تصور خودش این فیلم بازی و استعدادش را تحت الشعاع قرار داده است . برای سال های زیاد مردم تنها اورا به عنوان خون آشامی جذاب می شناختند

فیلم Harry Potter and the Goblet of Fire

طرفداران قدیمی و واقعی پتینسون را به بازی در یکی از سری فیلم های هری پاتر نیز می شناسند. سدریک دیگوری دانش آموز رویایی ، جذاب ، باهوشی است که این مسابقات به آن نیاز دارد ، اگرچه برخی از ابر طرفداران ممکن است استدلال کنند که هافلپاف هاوس جایی در چنین رویدادی ندارد.

فیلم Tenet

تنت یکی از شانش های بازیگری پتینسون بوده است زیرا فرصت او فرصت مشارکت در یکی از فیلم های کارگردانان بزرگ دنیا یعنی کریس نولان را داشت. این نقش شامل پیچش های روانشناختی متعددی است که مخاطبان را شگفت زده می کند. "قهرمان اصلی" (جان دیوید واشنگتن) و نیل (پتینسون) ، در مبارزه با تروریسم و ​​جنگی که ممکن است به معنای پایان جهان باشد مشارکت می کنند. پتینسون در یکی از متوسط ترین فیلم های نولان نقشش را به خوبی ایفا می کند هر چند در کل فیلم با موفقیت زیادی رو به رو نشد. با این حال به نظر می رسد این فیلم یک حرکت استراتژیک دیگر برای پتینسون است ، زیرا توانایی او در حضور در یک فیلم اکشن را نشان می دهد و بدون شک به او کمک می کند تا نقش خود را در فیلم "بتمن" حفظ کند.

فیلم Remember Me

در این فیلم ، تایلر هاوکینز (پاتینسون) پس از جدا شدن والدینش به دلیل خودکشی برادر بزرگترش به یک فرد عصابانی تبدیل می شود. همانطور که او و خواهر کوچکش سعی می کنند همه چیز را با هم حفظ کنند ، پدرش مثل همیشه غایب است. سخت کار می کرد در حالی که برای فرزندانش وقت نمی گذارد. پتینسون در این فیلم به خوبی نقشش را ایفا می کند.

فیلم The King

در یک نقش جدیدتر و جزئی ، پاتینسون فرصتی پیدا کرد تا شاخه های بازیگری خود را آزمایش کند و از چند طریق مختلف استعدادهای بازیگری خود را به مخاطب نشان دهد. در روایتی غم انگیز و خوب از صعود هنری پنجم به قدرت (تیموتی شلامت) ، پتینسون در مقابل او به عنوان شاهزاده فرانسوی دیوانه و روان پریش بازی می کند. بازی او در این فیلم چشم گیر و تماشایی بوده است. او با آزمایش لهجه شگفت آور فرانسوی ، شاهزاده انتقام جو و تشنه قدرت را با دقت به تصویر می کشد.

فیلم The Devil All the Time

در این مرحله از لیست ، مهم است که تکرار کنیم که رتبه بندی براساس عملکرد است و نه کیفیت فیلم. با در نظر گرفتن این موضوع ، این فیلم تاریک و کاملاً استثنایی است. برجسته ترین نکته در این فیلم بازی شخصیت های برجسته ، از جمله رابرت پتینسون است. "DELUSION!" جمله ای که بار ها از پتینسون آن را تکرار می کند. شخصیت پتینسون در این فیلم بدون شک شریرانه ترین و بی نظیرترین شخصیت وی است ، که پس از روزهای درخشان خون آشام انجام یک کار چشمگیر است.

برای این فیلم ، او لحنی ریز و تقریباً شرور را به کار گرفته است. اگرچه ممکن است تأثیر مخفیانه باشد ، اما انتخاب هایی که برای لهجه انجام داده شخصیت را بسیار قویتر کرده. با این کار ، او کار شگفت انگیزی را انجام می دهد که باعث می شود احساس نفرت زیادی به آن شخصیت کشیش داشته باشیم.

فیلم The Lighthouse

فانوس دریایی که یک فیلم "ترسناک" روانشناختانه و کاملاً انتزاعی است که پتینسون را به عنوان یک بازیگر حرفه ای و دراماتیک به مردم نشان می دهد. دو مرد به نام توماس (ویلم دافو و رابرت پتینسون) هر دو به عنوان نگهبان فانوس دریایی در یک جزیره جدا شده در نیوانگلند کار می کنند ، هر دو در تلاش برای حفظ عقل و درک واقعی خود هستند. اگرچه این فیلم به عنوان یک فیلم ژانر ترسناک طبقه بندی می شود ، اما این فقط به دلیل تنش ایجاد شده توسط فیلمبرداری ماهرانه ، موسیقی متن و بازی های مهیج بازیگران اصلی می تواند یک اثر درام فاخر نیز باشد.

فیلم Good Time

یک فیلم کاملاً بدیع ، مهیج و از برادران صفدی . اوقات خوش، به طور حتم یک فیلم خوب است که می تواند رفته رفته شما را هیجان زده کند. پتینسون در نقش کونی نیکاس ، یک مرد خودخواه است یک شب را برای نجات برادرش دست به هر کاری می زند زیرت کانی باعث شده که برادرش دستگیر شده و به بازداشتگاه منتقل شود. کارگردانی و بازیگردانی بی نظیر در ایجاد شخصیت متفاوت در پتینسون بی تاثیر نبوده است.

منبع: بهترین فیلم های رابرت پتینسون

ممکن است شما او را به عنوان یک قاتل روان پریش ، یا یک شعبده باز فریب کار ، یا معتاد لاغر یا حتی شاید به عنوان یک پسر جوان بی گناه بشناسید ، اما احتمالاً او را به طور حتم بیشتر برای بازی اش در سری فیلم های بتمن به کارگردانی کریستوفر نولان بشناسید. پاسخ هرچه باشد ، حق با شماست. ما در این مقاله ، بازیهای خارق العاده ی او را مرور می کنیم. همکاری او با بسیاری از بازیگران و کارگردانان مشهور فقط یک نکته برجسته در زندگی حرفه ای اش است که قطعاً برای تبدیل شدنش به یک بازیگر توانمند و حرفه ای تاثیر گذار بوده است . واکین فینیکس زمانی که اولین جایزه اسکارش را برنده شد از دو نفر به عنوان رقبای اصلی اش یاد کرد که همیشه نقش های اصلی بهترین فیلم ها به آنان پیشنهاد می شود، یکی از آنان کریستین بیل بود.

فیلم Equilibrium

این فیلم با یک موضوع علمی-تخیلی و اکشن که دارد بینندگان زیادی را در زمان اکران به سینما کشاند. در دنیای آینده که ، انسانها باید روزانه از داروها استفاده کنند تا احساساتشان را سرکوب کنند. کریستین بیل در نقش مامور ارشد جان پرستون ، به نام "روحانی" فعالیت می کند که وظیفه خود را پیدا کردن و از بین بردن شورشیان و هر چیزی که احساسات انسانی را برانگیزد می کند. فراتر از عملکرد فوق العاده او ، این اولین فیلمی است که ما می توانیم بیل را مانند بتمن ببینیم.

فیلم The Machinist

بیل در شدیدترین تحول فیزیکی خود نقش یک فرد لاغر مردنی و متوهم را بازی می کند. بیل به عنوان یک کارمند کارخانه صنعتی به نام Trevor Reznik ، بیش از یک سال است که به بی خوابی مبتلا شده است. هرچه روزها می گذرد ، او به سختی می تواند واقعیت و خیال را از هم متمایز کند. این فیلم به دلیل کاهش وزنی که بیل برای به تصویر کشیدن بی خوابی مزمن تجربه کرده مشهور است ، اما این فیلم روایت هیجان انگیزی دارد که باعث می شود مخاطب واقعیت ها را زیر سوال ببرد.

فیلم The Dark Knight

در دومین و موفق ترین قسمت این مجموعه ، شوالیه تاریکی به عنوان یک داستان تاریک شناخته می شود که در آن هیث لجر بزرگ به عنوان جوکر ایفای نقش می کند. بتمن ، ستوان جیم گوردون (گری اولدمن) و دادستان منطقه هاروی دنت (آرون اکهارت) به جنگ با شروران می پردازند. اگرچه عملکرد هیت لجر در کانون توجهات است ، اما بیل بهترین تلاش خود را می کند و شخصیت کاذب و آشفته بروس وین را به نمایش بگذارد. به طور حتم این بهترین فیلم نولان در سه گانه بتمن اش بوده است و یکی از شاهکار های تاریخ که آن را در صدر جدول فیلم های برتر IMDB قرار داد.

فیلم Vice

دیک چنی (بیل) از اعضای دیرین واشنگتن از سوی جورج دبلیو بوش (سام راکول) به عنوان معاون رئیس جمهور انتخاب شده. این فیلم در ۲۵ دسامبر ۲۰۱۸ از سوی آناپورنا پیکچرز در آمریکا اکران شد.[۵]و توانست در گیشه فروش ۷۲ میلیون دلاری را داشته باشد. بیل گفته است که برای تبدیل شدن به این شخصیت بیش از 40 کیلو وزن اضافه کرده است ، تصمیمی که بعدا از آن اظهار پشیمانی کرد.

فیلم Ford v Ferrari

در فیلم Ford v Ferrari ، بیل چهره دیگری از خود نشان می دهد. کارول شلبی (مت دیمون) طراح اتومبیل و کن مایلز (کریستین بیل) راننده فقط چند مورد مشترک دارند: عشق آنها به اتومبیل و سرعت زیاد. هنگامی که آنها تصمیم می گیرند که انزو فراری و ماشین های خوب او را در مسابقه شکست دهند متحد می شوند و یک تیم تشکیل می دهند. بیل در به تصویر کشیدن مایلز بسیار تلاش کرد و توانست اثری فاخر مانند سایر کار هایش به جا بگذارد.

فیلم The Prestige

این فیلم بر اساس رمانی از کریستوفر پریست ساخته شده است . دو جادوگر تلاش می کنند تا بهترین کار خود را در جادوگری به نمایش بگذارند و به نوعی با هم رقابت کنند. با بازی درخشان کریستین بیل و هیو جکمن که هر دو در این فیلم شاهکار هستند. از آنجا که هر دو شخصیت دارای زمینه های تراژیک و تفرقه انگیز هستند ، بسیار دشوار است که یک شخصیت مورد علاقه را انتخاب کنید و حتی دشوارتر است که تشخیص دهیم قهرمان اصلی چه شخصیتی است.

فیلم American Psycho

در فیلم کمدی ترسناک و مهیج ُروانی آمریکایی ، ما شاهد یک نمایش وحشتناک احساسی از کریستین بیل هستیم که فراموش کردنش سخت است. پاتریک باتمن (بیل) یک بانکدار ثروتمند با همسری زیبا است. سرگرمی های او ، ورزش ، مراقبت از پوست ، شام های مجلل ، و برنامه ریزی و انجام قتل های شخصی است. وی که یکی از پیچیده ترین عملکردهای حرفه ای بیل است ، طیف وسیعی از احساسات انسانی را در مقیاسی اغراق آمیز به نمایش می گذارد. کریستین بیل جایی بین بغض ، انزجار ، شادی ، بی تفاوتی ، بی روح بودن و پریشانی در این بازی اش نشان می دهد.

کلیک کنید: بهترین فیلم های کریستین بیل

اسکار جایزه ای است که: در اکثر اوقات به فیلم های درام تعلق می گیرد و فیلم های کمدی به یک جنبه تاریک احتیاج دارند تا بتوانند این جایزه را تصاحب کنند. و اما اسکار 2021 با تاخیری چند ماه بالاخره در اردیبهشت 1400 به تاریخ شمسی برگزار شد و برندگان مشخص شدند. همانطور که در نامه رئیس آکادمی ذکر شد ، اسکار 2021 با وجود رعایت پروتکل و فاصله اجتماعی برای هنرمندان واکسن زده حضوری برگزار شد.

فیلم Sound of Metal

صدای فلز یکی از بهترین فیلم های آمازون در سال 2020 بود که و با بازی برجسته ریز احمد به یکی از فیلم های برتر سال تبدیل شد. فیلمی کاملاً دراماتیک از مردی است که در اثر از دست دادن شنوایی خود زندگی جدیدی را باید آغاز کند. او پس از شنیدن خبر ناراحت کننده ای مبنی بر اینکه وضعیت او فقط بدتر خواهد شد ، تلاش می کند سبک زندگی اش را تغییر دهد. این فیلم نامزدی اسکار را را برای ریز احمد ، نامزدی نقش مکمل را برای Paul Raci، نامزدی بهترین تدوین فیلم و بهترین فیلم نامه اورجینال را کسب کرد.

فیلم Ma Rainey’s Black Bottom

بر اساس نمایشنامه ای از آگوست ویلسون ، فیلم داستانی از زندگی "مادر سبک موسیقی بلوز" است که به همراه گروه موسیقی اش در تلاش بودند تا یک ساند ترک را ضبط کنند. فیلمی عمیق از زندگی سیاه پوستان در دوره ای که آمریکا با نادیده گرفتنشان سعی داشت نژادشان را از بین ببرد . چادویک بوزمن در این فیلم نامزد اسکار شد که البته نتوانست آن جایزه را کسب کند. چادویک بوزمن چند ماه قبل از مراسم اسکار و در اوایل سال 2020 به علت بیماری سرطان درگذشت.

فیلم The Father

یک داستان خیره کننده و تخیلی در مورد پیرمردی که به مرور زمان شروع به شک کردن به اطرافیانش می کند و در نهایت او دچار بیماری مهلک زوال عقل می شود. در اوایل فیلم ما پیرمردی 80 ساله را میبنیم که روز به روز سرکش تر می شود و از کمک های دخترش امتناع می کند . آنتونی هاپکینز و اولیویا کلمن هر دو برای بازی در این فیلم نامزد اسکار شدند و انتونی برای این نقش توانست دومین اسکار خود را کسب کند.

فیلم Mank

مانک که نامزد 10 جایزه اسکار شده است ، یک فیلم سینمایی با ابعاد تاریخی است. به هرمن جی (مانک) مانکیویچ (گری اولدمن) مهلت داده می شود تا فیلمنامه Citizen Kane ساخته اورسن ولز را به پایان برساند اما آن ها با مشکلاتی رو به رو می شوند. این فیلم با روشی که یادآور فیلم های کلاسیک ولز است ، فراتر از اهداف خود و یکی از بهترین فیلم های دیوید فینچر است. این فیلم نامزد بهترین بازیگر نقش اول ، بهترین بازیگر نقش مکمل ، بهترین کارگردانی ، بهترین امتیاز اصلی ، طراحی تولید ، صدا ، طراحی لباس ، فیلمبرداری و آرایش و مدل مو را در پی داشت .

فیلم Minari

لی ایزاک چونگ ، نویسنده و کارگردان فیلم بی سرنوشت ، داستان یک خانواده کره ای را روایت می کند که در تلاشند زندگی خود را در حومه ناشناخته و عجیب آرکانزاس بسازند. یک داستان زیبا و فاجعه بار ، میناری به ما نشان می دهد که یک خانواده مهاجر در کشور غزیبه چگونه باید زندگی خود را حفظ کند تا از هم نپاشد. این فیلم نامزد بهترین بازیگر نقش اول ، بهترین بازیگر نقش مکمل ، بهترین کارگردانی ، بهترین فیلمنامه اصلی و بهترین امتیاز اصلی شد و دو جایزه را کسب کرد.

فیلم The Trial of the Chicago7

محاکمه شیکاگو 7 ، به نویسند گی و کارگردانی آرون سورکین ، یک داستان سیاسی ، تاریخی درباره قدرت ، مقاومت و توطئه است. این فیلم داستان شیکاگو 7 ، گروهی از معترضین ضد جنگ ویتنام است که به دامن زدن به اغتشاشات و توطئه - و همچنین تعداد زیادی از اتهامات اضافی - متهم شدند و به محاکمه و تاریخ نویسی پرداختند. این فیلم که از شخصیت های جذابی برخوردار است ، نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل ، بهترین تدوین فیلم ، بهترین فیلمبرداری ، بهترین آهنگ اصلی برای قطعه "صدای من را بشنو" ، بهترین فیلمنامه اصلی و بهترین تصویر شد.

فیلم Nomadland

یک درام تاثیر گذار و ارام راجع به حومه نشینان آمریکا. وقتی فرن (فرانسیس مک دورماند) خانه خود را از دست داد چندی بعد تصمیم می گیرد مانند یک کوچ نشین به دل جاده بزند ، هر جا که شب تمام می شود زندگی می کند و در طول راه با انسانهای جالبی ملاقات می کند. این فیلم نامزد بهترین بازیگر نقش اول زن ، بهترین فیلمنامه اقتباسی ، فیلمبرداری و تدوین و کارگردانی برای ژائو را به همراه داشت.

فیلم Another Round

یک فیلم اصیل ، خنده دار و بدیع از کارگردان باهوش دانمارکی یعنی توماس وینتربرگ . یک دور دیگر زندگی چند معلم میانسال را نشان می دهد که هر یک زندگی شان احساس کرختی و بی انگیزگی می کنند. این چهار معلم دبیرستان تصمیم می گیرند نظریه ای مشابه شیوه زندگی همینگوی را آزمایش کنند: یعنی در حین کار سطح الکل خون مشخصی را حفظ کنید. در روز های اول همه چیز خوب پیش می روند و آن ها با آشامیدن مشروبات الکی حس خوبی نسبت به خودشان پیدا می کنند اما به مرور زمان همه چیز تغییر می کند. این فیلم که نامزد بهترین فیلم بلند بین المللی (خارجی زبان) نیز شد و توانست برنده اسکار بهترین فیلم خارجی زبان بشود.

کلیک کنید: بهترین فیلم های سال 2021

برد پیت. وقتی نام او شنیده می شود ، سخت است که به فکر جذابیت ظاهری او و چهره زیبایش نباشید اما به راستی او در راستای خلق شخصیت های درون فیلم تلاش بسیار زیادی می کند و بازیگر بسیار توانمند و با استعدادی است. امروز ما در این مقاله در تلاشیم تا درباره پیشرفتهای زیادی که برد پیت در کارنامه سینمایی خود داشته است صحبت کنیم. خارج از چهره زیبا و بازیگری قابل توجه ، برد توانسته در 60 فیلم حضور پیدا کند که رقم قابل توجه ای است.

فیلم True Romance

با یک داستان کاملاً منحصر به فرد از کوئنتین تارانتینو که سرشار از چهره های آشنا است ، شاهد یک بازی بسیار خوب از برد پیت در این فیلم هستیم. علی رغم بازی های قابل توجه کریستوفر واکن ، گری اولدمن و دنیس هاپر برد پیت در این نقش خوب بازی می کند و کانون توجهات قرار می گیرد. علاوه بر اینکه یک شخصیت خنده دار و احتمالاً تعیین کننده داستان است .

فیلم Moneyball

در یکی از بهترین فیلم های بیس بال در تمام دوران ، Moneyballداستان واقعی مدیر یک باشگاه بیلی بین و برنامه دیوانه وار او را تعریف می کند که برای همیشه بیس بال را تغییر داد. تیم اوکلند Aدر شرایط سخت مالی قرار دارند و به همین دلیل بهترین بازیکنان خود را از دست داده است ، بیلی بین (برد پیت) از پیتر برند (جونا هیل) فارغ التحصیل اقتصاد کمک می گیرد برای جذب بازیکنان جدید استفاده می کند. آرون سورکین و استیون زایلیان ، نویسندگان ، به جز روایت مهم و صادقانه از یک واقعی در تاریخ بیس بال ، دیالوگ هارا را واضح و اصیل می بیان می کنند. توانایی برد در به تصویر کشیدن استرس و شهامت یک مربی و مدیر ورزشی بسیار قابل ستایش است.

فیلم Legends of the Fall

یک فیلم دراماتیک است که برد در ان به خوبی ایفای نقش کرده است. برد پیت در نقش تریستان ، یکی از سه برادر یک پدر تنها در اوایل دهه 1900 در بیابان مونتانا را بازی می کند. ما شاهد زندگی این برادران در خسارات سنگین ، عشق عمیق ، خیانت و جنگ هستیم. پیت یک عملکرد شگفت انگیز و دردناک را ارائه می دهد و همچنین به جذابیت داستان می افزاید. به عنوان شخصیت اصلی فیلم ، به نظر می رسد این نقش مخصوصاً برای پیت نوشته شده است ..

فیلم Snatch

اسنچ فیلمی به نویسندگی وکارگردانی گای ریچی که باید گفت یکی از معروف ترین و تحسین برانگیز ترین کار های او نیز است. پیت در نقش میکی بازی می کند ، اسمی که فقط به این دلیل می شناسید که ترکی (جیسون استاتهام) از آن زیاد از آن در فیلم استفاده می کند. لهجه کولی میکی بیش از حد بالا است و درک آن غیرممکن است. پیت با حفظ شخصیت و شکل فیزیکی ورزشکاری خود از فیلم Fight Club در سال قبل در این فیلم نقش بازی کرده. نکته جالب توجه اینجاست که او از آب نبات استفاده می کند و با هر بار در دهان قرار دادن آن مارا به یاد صحنه های فیلم فایت کلاپ می اندازد.

فیلم Troy

آوردن داستان جنگ تروا به صفحه نمایش کار ساده ای نیست ، اما مطمئناً کمک می کند تا استعدادهای کارگردان ولفگانگ پیترسن برای دیدن آن جلب شود. تروی داستانی از عشق ، جنگ ، خدایان و انسان ها ، حماسه ای است که شاید بیشتر آن را در افسانه های خوانده ایم باشد. نکته برجسته این فیلم چیست؟ برد پیت با بازی apex یکی از خدایان اشیل ایفای نقش می کند. برد برای ایفای این نقش در طول 6 ماه وزن خود را کم و تمرین بیان می کرد.

فیلم Once Upon a Time… In Hollywood

در فیلمی که قطعاً بهترین فیلم های کوئنتین تارانتینو نیست ، سرانجام برد پیت این شانس را پیدا می کند که به صورت کمدی با لئوناردو دی کاپریو همبازی شود. دو شخصیت به نام های ریک دالتون (دی کاپریو) و کلیف بوث (پیت) در سال 1969 جمع می شوند تا به طور اتفاقی حادثه ای بسیار دلخراش در هالیوود را به اتمام برسانند.. گرچه این فیلم به طور کل فیلمی خوش ساخت و عالی نیست اما برد پیت در نقش کلیف یک شخصیت باورنکردنی با چند دیالوگ عالی و طنز را ایفا می کند. برد برای بازی در این نقش توانست جایزه اسکار را بگیرد.

فیلم Fight Club

به احتمال زیاد تعیین کننده ترین نقش برای پیت ، Fight Club بود. منتقدان زیادی برای ایفای این نقش اورا تحسین کردند. بر اساس رمان چاک پالانیوک ، برخی از مردان جوان تصمیم می گیرند که بهترین راه برای حل مشکلات خود پیدا کنند و بالاخره یک باشگاه مشت زنی راه می اندازند که هرروز بر تعداد طرفدارانش افزوده می شود. عملکرد پیت در این فیلم به نوعی جذاب ، نفرت انگیز و وحشت آور است. این فیلم یکی از بهترین فیلم های تاریخ و از جمله آثار فراموش نشدنی دیوید فینچر است.

فیلم seven

دیوید فینچر با یک فیلم بسیار جذاب و البته جنایی و تاریک چهره ای دیگر از برد پیت را به بینندگان نشان می دهد. برد پیت در نقش میلز بازی می کند ، یک کارگاه جوان که احتمالا رویاهای زیادی برای اینده کاری اش دارد. او و سامرست (مورگان فریمن) با ردیابی یک قاتل زنجیره ای که با هفت گناه مرگبار می خواهد 7 قتل را انجام دهد ، با وحشتی روبرو می شوند که هیچکس هرگز ندیده است. عملکرد پیت در این فیلم بسیار درخشان است و این فیلم را به یکی از فراموش نشدنی ترین آثار سینما تبدیل کرده است.

فیلم Monkeys 12

پیت برای بازی خود نامزدی اسکار و برنده گلدن گلوب را دریافت کرد. داستان فیلم در سال ۲۰۳۵ می گذرد که عده‌ای از دانشمندان برای یافتن راه حلی برای درمان این ویروس، زندانیان را به زمان گذشته می‌فرستند تا از نوع غیر جهش‌یافته ویروس‌ها اطلاعاتی را پیدا کنند. اما به اشتباه دانشمند مورد نظرشان را به یک یک اسایشگاه روانی می فرستند. برد در نقش یک بیمار روانی به بهترین نحو بازی می کند. او برای این بازی خود یک جایزه گلدن گلوب را کسب کرد.

منبع: بهترین فیلم های برد پیت

بیل مری نامی است که در کمدی به طور گسترده ای شناخته شده است و مردم بیشتر اورا برای بازی در نقش های کمدی می شناسند ، بیل موری دهه هاست که برای خنداندن مردم در فیلم ها نقش های بسیار دوست داشتنی ای را ایفا کرده است. موری با آوردن ویژگی های منحصر به فرد خود به صفحه نمایش ، شخصیتی ساخته که به راحتی قابل کپی نیست. از میان نقش های فراوان وی در طول سال ها ، فیلم هایی که وی در آنها بازی می کند یا به این دلیل است که یک کارگردان خاص یا یک همکار تکرار شده با او رابطه زیادی برقرار می کند ، یا صرفاً به این دلیل است که نقشی که پیشنهاد شده توانایی های اورا به چالش کشیده است.

فیلم What About Bob?

فیلمی بسیار خنده دار و همزمان ناخوشایند است که وجه جالبی از بازیگری بیل مری را نشان می دهد. باب (موری) یک بیمار روانی وسواسی است که وابسته به روان درمانگر و جلسات منظم برنامه ریزی شده آنهاست ، اما وقتی دکتر لئو ماروین (ریچارد دریفوس) به تعطیلات می رود ، باب او را ردیابی می کند و زیرا نیاز به راهنمایی دارد. گفته می شود که موری و دریفوس در پشت صحنه به هیچ وجه با یکدیگر سازگاری نداشتند و همچنین تهیه کننده آن لورا زیسکین آتیش اختلاف بین این دو را زیاد می کرده است. علاوه بر درامی که می توان شخصیت های آنها را باورپذیرتر کرد ، این فیلم کاملاً کلاسیک در فهرست بیل موری قرار گرفت.

فیلم St. Vincent

فیلمی کمدی به کارگردانی تئودور ملفی است که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد. از بازیگران آن می‌توان به بیل مری، ملیسا مک‌کارتی، نائومی واتس و ترنس هاوارد اشاره کرد. داستان آن درباره ی مردی است که به‌طور ناخواسته پرستاری از پسری به اسم اولیور را به عهده می‌گیرد و همراه او ماجراهایی را رقم می‌زند.

فیلم The Life Aquatic with Steve Zissou

مطمئناً این فیلم عجیب ترین و جذاب ترین فیلمی است که بیل موری در ان ایفای نقش کرده است که کارگردانی وس اندرسون. وقتی استیو زیسو زیست شناس دریایی / مستندساز / ناخدای کشتی مربی خود را از دست می دهد ، شکار و کشتن این موجود را وظیفه خود می داند ، البته همه آن کاری که می خواهد بکند را به یک مستند تبدیل می کند. گرچه لزوماً این مورد را به لیست بهترین کمدی های عجیب و غریب و حتی به لیست بهترین فیلم های وس ​​اندرسون نمی شود اضافه کرد اما باید گفت بیل مری در این فیلم خارق العاده بازی می کند .

فیلم Stripes

وقتی جان (موری) در یک روز معمولی آپارتمان ، ماشین و معشوقه اش را از دست داد تصمیم می گیرد به ارتش بپیوندد. هارولد رامیس یک همکار طولانی مدت با بیل دارد و دوست نزدیک اوست به همین جهت ارتباط میان این دو اعتمادی که بهم دارند باعث شده تا نتیجه کار خوب از آب در بیاید. این فیلم از بهترین بازی های بیل موری که توصیه می کنیم حتما ان را تماشا کنید.

فیلم Rushmore

راشمور دومین فیلم محبوب وس اندرسون پس از موشک بطری است که مخاطبان را به سبک فیلم سازی منحصر به فرد علاقه مند کرد. ماکس فیشر (جیسون شوارتزمن) دبیرستانی جوان و بسیار جاه طلب است که شیفته یکی از معلمان خود یعنی رزماری کراس (اولیویا ویلیامز) شده است. ماکس در جستجوی توصیه های عاشقانه ، دوستی با پدر همکلاسی خود ، هرمان بلوم (موری) را آغاز می کند. این فیلم جذاب و خنده دار ، انقلابی در سبک وس اندرسون است

فیلم Lost in Translation

یک فیلم قابل ستایش و خوش ساخت از سوفیا فور کاپولا که یکی از برجسته ترین کار های او نیز به شمار می رود بیل مری نقشی متفاوت را ایفا می کند. باب هریس (موری) یک ستاره فیلم مسن است که وقتی در یک بار هتل با شارلوت (اسکارلت جوهانسون) ملاقات می کند و یک رفاقت صمیمانه میانشان شکل می گیرد. این درام در حالی که این دو شخصیت سعی در کشف احساسات خود دارند ، به طرز ماهرانه ای مضامین کمدی و عاشقانه را در بر می گیرد. یک فیلم عاشقانه تمام عیار که دارای مضامین کمدی نیز است.

منبع: بهترین فیلم های بیل مری

شناختن دنیای فیلم بدون دانستن نام استیون اسپیلبرگ و تماشای فیلم های او دشوار است. اسپیلبرگ ، کارگردان فیلم های کلاسیک بسیار معروفی مانند Jaws ، Indiana Jones و E.T، احتمالاً محبوب ترین و تأثیرگذارترین فیلمساز از طلوع سینمای معاصر آمریکا است. اسپیلبرگ متولد 1946 است، وی همیشه شیفته سینما و جادوی آن بود. استیون از کودکی در حال خلق فیلم های کوتاه و تصور طراحی های بزرگ برای ایده های خود بود. در سال 1969 ، وی با عقد قراردادی 7 ساله به عنوان مدیر پروژه سینمایی اولین شانس واقعی خود را بدست آورد و جوانترین مدیری بود که با یک شرکت بزرگ هالیوود قرارداد بست. اسپیلبرگ به دلیل فداکاری و سخت کوشی اش ، تنها 8 سال بعد با انتشار فیلم Jawsبه محبوبیت ملی رسید. اسپیلبرگ با بسیاری از بازیگران حرفه ای کار کرده است که باعث می شود فیلم او بسیار قدرتمندتر از سر گرفته شود ، برخی از آنها شامل جورج لوکاس ، ریچارد دریفوس ، کاتلین کندی ، تام هنکس ، هریسون فورد است.

اسپیلبرگ و جان ویلیامز (موسیقی دان) در مدت 40 سال در 27 فیلم با هم کار کرده اند ، اسپیلبرگ اظهار داشت که ویلیامز "به هر فیلمی که ساخته ایم ،" روح بخشیده است ". این دو همیشه برای ایجاد جادوی فیلم برای دهه ها با هم کار کرده اند و آثار جاویدانی ساخته اند.

فیلم Close Encounters of the Third Kind

این سومین فیلم اسپیلبرگ با الهام از آدم های فضایی است. وقتی روی نی (ریچارد دریفوس) شاهد به زمین نشستن یک بشقاب پرنده است متوجه می شود حالا آن ادم فضایی ها به دنبال او خانواده اش هستند. اسپیلبرگ مانند سایر کارگردانان زمان خود - جورج لوکاس ، جیمز کامرون ، ریدلی اسکات - آرزو داشت که تخیل کهکشانی خود را محقق کند و بتواند آن را به دیگران نشان دهد. نسخه های علمی-تخیلی این کارگردانان با فناوری محدود ، مفاهیم جادویی و مرموزی بودند که به سختی می توانستند به صفحه نمایش بیایند و به تخیل وسیع و طراحی های دقیق نیاز داشتند.

فیلم Saving Private Ryan

اسپیلبرگ ، به عنوان کارگردان خلاق و جاه طلبانه ، با نجات سرباز رایان فیلمی را ساخت که تا ابدیت در خاطرات می ماند. هنگامی که به کاپیتان جان میلر (تام هنکس) ماموریت داده می شود تا سربازی به نام رایان (که 3 برادرش در جنگ کشته شده بودند) مرخصی دهد و از ادامه جنگ عزل کند، اتفاقات بسیار زیادی برایش می افتد. فیلمی در مورد جنگ ، برادری و شکنندگی روح ، این یک تفسیر عالی در مورد تأثیر جنگ بر روی یک شخص است و اینکه او برای زنده ماندن چه خواهد کرد. این فیلم داستانی باورنکردنی است که براساس واقعیت ساخته شده و یکی از بهترین فیلم های جنگ در تمام دوران ها است.

فیلم Minority Report

تام کروز در نقش یک نیروی انتظامی است که در سال 2054 از یک فناوری پیچیده برای دیدن و جلوگیری از وقوع جرم استفاده می کند. در این زمان اسپیلبرگ تقریباً 20 از حضورش در هالیوود به عنوان یک کارگردان نابغه می گذشت، بنابراین این داستان علمی تخیلی با بودجه 100 میلیون دلاری اجازه استفاده از جلوه های ویژه بیشتری را داشت. به همین ترتیب ، جلوه های بصری به طرز حیرت انگیزی با جزییات و قوی کار شده بود. اگر شما هم از دیدن بدل کاری های تام کروز لذت کافی را می برید بهتر از این فیلم را تماشا کنید.

فیلم Catch Me If You Can

بر اساس سو استفاده ها و تقلب های واقعی فرانک ابیگنل جونیور این فیلم ساخته شده است. این فیلم یک درام جنایی است که جزئیات مربوط به اوایل زندگی و دلایل این شیطنت را بیان می کند. فرانک آباناله جونیور (لئوناردو دی کاپریو) نه پزشک ، خلبان و نه وکیل است ، اما باعث می شود چک های جعلی زیادی را جعل می کند و خودش را جای دکتر، خلبان و وکیل جا می زند. فیلمی سرگرم کننده و جذاب است که با بازی لئوناردو دیکاپریو خیلی باور پذیر تر می شود. با حضور کریستوفر واکن ، تام هنکس ، لئوناردو دی کاپریو و تعداد زیادی بازیگر زن جوان که نقش های متفاوتی در این فیلم ایفا کردند.

فیلم E.T. the Extra-Terrestrial

قبل از فیلم ETهیچکس بیگانگان را موجوداتی دوست داشتنی تصور نمی کرد اما بعد از این فیلم ورق برگشت و راه جدیدی برای نشان دادن آدم فضایی ها ایجاد شد. اسپیلبرگ و تیم او با استفاده از تأثیر عملی بازی های شگفت انگیز ، یک بیگانه جذاب و عجیب و غریب ایجاد کردند که "... فقط یک مادر می تواند آن را دوست داشته باشد." این فیلم با اجرای بازی هایی از هنری توماس و درو باریمور ، به یک فیلم کلاسیک خانوادگی تبدیل شد. جان ویلیامز برای اهنگسازی این فیلم برنده اسکار شد. اسپیلبرگ همیشه از پیشگامان میکس کردن ژانر بوده است ، اما این فیلم کلاسیک علمی تخیلی او را به کارگردان فراموش نشدنی در تاریخ تبدیل کرد.

فیلم Indiana Jones and the Last Crusade

پدر دکتر جونز در حین یافتن جام مقدس گم می شود و دکتر جونز متوجه می شود پدرش توسط نازی ها ربوده شده است. این سومین قسمت فیلم از ایندیانا جونز بوده است توسط اسپیلبرگ بزرگ ساخته شد. دکتر جونز بر سر دوراهی یافتن جام مقدس و زنده ماندن پدرش باید یکی را انتخاب کند. فیلم با پایانی بسیار عالی بیننده را شگفت زده می کند.

فیلم Jurassic Park

پارک ژوراسیک یکی دیگر از آثار کلاسیک بی نظیر در رزومه اسپیلبرگ ، یک ماجراجویی علمی-تخیلی است و یک ایده بسیار نو از دایناسور های منقرض شده است. وقتی یک میلیاردر با علاقه به دایناسورها یک پارک موضوعی جزیره مانند با دایناسورهای واقعی ایجاد می کند ، به نظر می رسد همه چیز خوب است تا زمانی که اتفاقی ناگوار می افتد و دایناسورها فرار کنند. اسپیلبرگ و تیمش با یادآوری آرواره ها و علی رغم دسترسی به آن ، تصمیم گرفتند این بار نیز مخاطب را در هیجان انگیز ترین حالت خود قرار دهند. بسیاری از کسانی که این فیلم را دیده اند ، هنوز هم تصویر ترسناک تی-رکس را که به پنجره جیپ خیره می شود ، به خاطر می آورد.

منبع: بهترین فیلم های استیون اسپیلبرگ

اگر بخواهید بزرگان سینمای کلاسیک هالیوود (به ویژه فیلم های ژانر وسترن) را ذکر کنید ، نام کلینت ایستوود یکی از اولین کسانی است که مطرح می شود. ایستوود ، یک بازیگر ، تهیه کننده و کارگردان بسیار موفق  است با سبک منحصر به فردش فیلم های خوبی ساخته است. ایستوود قبل از کارنامه درخشان اش در سینما ، برای گذران زندگی به عنوان آتش نشان، چوب بر و مربی شنا فعالیت می کرده است. کلینت از سال 1955 به عنوان بازیگر فعالیت سینمایی خود را آغاز کرد و از آن زمان، 65 سال زندگی اش را صرف هنر و سینما کرده است. به عنوان کارگردان بدون نیاز به استوری بورد ، تمرین یا تغییر فیلمنامه ، در یک برداشت می تواند فیلم اش را بسازد.

فیلم Heartbreak Ridge

یک گروهبان دریایی به نام توماس ( با بازی ایستوود) مدت زیادی در نیروی دریایی بوده است ، بنابراین هنگامی که او درخواست می شود که دوباره به کار خود برگردد ، اما این درخواست کمی  متفاوت است زیرا از او میخواهند فرمانده یک جوخه بدنام و خربکار شود. از نظر کارگردانی ، این فیلم دقیقاً همان چیزی نیست که می توان از ایستوود انتظار داشت  و در فیلم نقطه ضعف هایی دیده می شود اما همچنان روایت داستانی بی نظیر در این فیلم باعث شده تا مخاطبان آن را دوست داشته باشند.

فیلم  Play Misty For Me

این فیلم اولین کارگردانی ایستوود محسوب می شود و ایستوود برای اولین بار به مردم نشان داد که می تواند در حوزه کارگردانی نیز یک نابغه تمام عیار باشد. دیو گارور (ایستوود) یک مجری برنامه رادیویی محبوب با صدای صاف و ابریشمی است که به طور منظم با شنوندگان ارتباط برقرار می کند و با ان ها حرف می زند. زمانی که یکی از مخاطبان با او ارتباط جدی برقرار می کند او متوجه می شود ، این زن از نظر روانی وسواسی است ، به سرعت به تهدیدی برای او تبدیل می شود. ایستوود با کارگردانی اش مخاطبان را در همه جا شگفت زده کرد و به خوبی ارتباط خشونت و تعلیق را در طول فیلم برقرار کرد.

فیلم The Mule

در آخرین فیلم ایستوود که  نقش اصلی و کارگردانی را بر عهده داشت ، او با روایت بی نظیر اش برای خلق روایتی همزمان پرتنش و از نظر احساسی فریبنده شهامت و استعدادش را به رخ مخاطب می کشد. ارل استون ، جانباز جنگ (ایستوود) یک عمر خود را در جستجوی راه های فرار از مراقبت های لازم برای خانواده اش گذرانده است ، و اکنون او با پرورش مرغ مادر و گرفتن جوایز برای آن سعی دارد تا دوباره به زندگی خودش را اثبات کند. از آنجا که این فقط حواس پرتی دیگر نسبت به مشکلات واقعی وی است ، خانواده اش عملاً از او ناامید می شوند.  او که حالا متوجه رفتار های زشت گذشته اش شده است ، در تلاش برای جبران هزینه های مالی با کسانی که به آنها ظلم کرده است ، با تهیه مواد مخدر تلاش می کند تا زندگی و فرزندانش را غنی کند. بر اساس داستان واقعی لئو شارپ ، کلینت تمام تلاش خود را می کند تا این داستان را با کارگردانی استادانه به یک نمایش جذاب و متفکرانه تبدیل می کند.

فیلم  Gran Torino

گران تورینو ، یکی از فیلمهای بزرگ وی از نظر روایت داستانی محسوب می شود.  والت کوالسکی (ایستوود) یک کهنه سرباز جنگ مالک یک اتوموبیل قدیمی بسیار جذاب است و همسایه های او از همان کشوری هستند که او سال ها پیش به جنگ با ان ها رفته بود. والت علاوه بر فرزندان بی رحم اش که می خواهند او را در خانه سالمندان اسکان دهند ، توسط همسایگان همونگ خود ، مورد آزار و اذیت قرار می گیرد. این فیلم برنده جوایزی از جمله جایزه سزار بهترین فیلم خارجی و جایزه دیوید دی دوناتلو بهترین فیلم خارجی شده‌است.

فیلم Million Dollar Baby

محبوب میلیون دلاری یک درام ورزشی با عمق غیر قابل تصور تراژدی است. مربی سالخورده و و بد اخلاق بوکس به نام فرانکی دان (ایستوود) باید زن جوانی به نام مگی فیتزجرالد (هیلاری سوانک) بریا یک مسابقه بوکس آماده کند. ایستوود در ابتدا تمایلی به آموزش او ندارد - تا حدودی به دلیل اینکه زن است اما بعد از مدتی او تصمیم به آموزش آن دختر می گیرد. با ادامه ماجرا ، متوجه می شویم که دان فردی است که در زندگی اش هیچ زنی به او آنقدر نزدیک و صمیمی نشده است و به همین دلیل رابطه اش با ان دختر ورزشکار هر روز عمیق تر می شود.

فیلم Unforgiven

فیلمی وسترن به کارگردانی و تهیه‌کنندگی کلینت ایستوود محصول سال ۱۹۹۲ و در کل بهترین فیلم وسترن و بهترین فیلم ایستوود است. داستان ما با یک روسپی آغاز می شود که توسط مردی بی رحم مورد حمله قرار می گیرد ، در نتیجه زخم های متعدد تیغه ای در صورت او ایجاد می شود. زنان میهمان خانه گریلی تمام پس انداز خود را برای تنبیه آن کابوی که این بلا را بر زن روسپی آورده روی هم میگذارند. بیل کوچیکه به عنوان کلانتر شهر بیگ ویسکی سعی دارد جلوی ورود آدم کشها را به شهر بگیرد.

مرجع فیلم

ویل اسمیت از جمله بازیگران با استعداد هالیوودی است که علاوه بر هنرپیشگی در دوبلوری و خوانندگی فعالیت می کند. در اوایل کار بازیگری ، اسمیت با قدرت کمدی و جذابیت پسرانه خود مخاطبان زیادی را به خود جلب کرد. او هنگامی که فرصت بازیگری در فیلمهای بلند را پیدا کرد ، ثابت کرد که برای تبدیل شدن به یک هنرمند پیشگام هیچ چیز کم ندارد. امروز ، ویل اسمیت در رده بالای ستارگان فیلم مرد قرار دارد.

فیلم Men In Black

کمتر فیلمی باعث شده است که ارتباط انسان با بیگانگان به این اندازه سرگرم کننده و مهیج باشد. در این فیلم کمدی اکشن ، آژانسی که لباس سیاه می پوشند ، برای محافظت از زمین در برابر تهدیدات بیگانگان و جلوگیری از نگاه آنها به مردم ، کار می کنند. اسمیت در نقش مأمور جی بازی می کند ، یک پلیس خیابانی سابق و باهوش که به MIBمی پیوندد تا بتواند در مقابل بیگانگان بایستند.

فیلم Bad Boys

ویل اسمیت، مارتین لارنس دو مرد بامزه در هنگام مبارزه با جرم و جنایت در میامی بدنبال یک جفت افسر پلیس هستند. در خلاصه داستان فیلم آمده که دو کارآگاه پلیس وظیفه دارند از یک شاهد قتل محافظت کنند، در حالی که روی محموله هروئین دزدیده شده نیز تحقیق می‌کنند در این راه اتفاقات و حادثه‌های غیرمنتظره‌ای برای این دو پلیس رخ می‌دهد. به دلیل استقبال بی نظیر مردم ازین فیلم قسمت های دیگری نیز برای آن ساخته شد.

فیلم Independence Day

اسمیت در این فیلم نقش سروان استیون هیلر خلبان نیروی هوایی را بازی می کند، که برای ماموریت نجات جهان از حمله به بیگانگان استخدام می شود. در خلاصه داستان فیلم آمده ۲۰ سال پس از وقایع قسمت اول اتفاق می‌افتد. انسان‌ها پس از شکست‌دادن بیگانگان در قسمت اول، از فناوری‌های آن‌ها استفاده کردند تا به پیشرفت‌های تکنولوژیکِ چشمگیری دست پیدا کنند و این مسئله باعث خشم بیگانگان شده است و آن‌ها برای باز پس گرفتن تکنولوژی‌های خود دوباره به زمین حمله می‌کنند.

فیلم I, Robot

سال 2035 است و ماشین های رباتیک که ایجاد کرده ایم قصد دارند بر زمین تسلط پیدا کنند. در این فیلم اکشن هیجان انگیز ، پلیسی که از ربات ها متنفر است (اسمیت) از یک ربات سرویس به دلیل احتمال ارتکاب جرمی تحقیق می کند و توطئه ای را کشف می کند که جان بشریت با آن تهدید می شود.

فیلم I Am Legend

بدنبال ویروسی که میلیاردها انسان را به کام مرگ کشانده ، یک ویروس شناس زنده مانده (اسمیت) که تلاش می کند درمانی برای بقای بشریت پیدا کند. ویل در این فیلم نیز بسیار خوش می درخشد و با صحنه هایی که حس خشونت، ویرانی، غم و تنهایی استعداد بازیگری اش را به رخ مخاطب می کشاند.

فیلم Ali

در این فیلم ویل اسمیت در نقش محمد علی کلی ایفای نقش می کند. این درام ورزشی که کارگردان آن مایکل مان است ده سال از زندگی این بوکسور را در فیلم به ما نشان می دهد. از پیروزی پر شور قهرمانی بر سانی لیستون تا کشف ایمان اسلامی ، تا رسیدن به رامبل معروف علی در جنگل علیه جورج فورمن. اگرچه فیلم در گیشه فروش خوبی نداشت اما اسمیت نامزد اسکار بهترین بازیگر مرد را برای این فیلم دریافت کرد.

فیلم The Pursuit Of Happyness

این داستان احساسی و دران، بر اساس زندگی حیرت انگیز کریس گاردنر ساخته شده است ، اسمیت و پسر هشت ساله اش یعنی جدن در این فیلم بازی می کنند. در اوایل دهه 80 میلادی کریس گاردنر تصمیم می گیرد تا پس اندازش را در بورس نیوریورک سرمایه گذاری کند. زندگی او تحت شعاع این کار قرار می گرد و زنش اورا در پی این اتفاق ترک می کند. حالا او و تنها پسرش جسورانه و در نهایت امیدواری به تلاش ادامه می دهند.

منبع: فیلم های هالیوودی

کونگ فو یک هنر رزمی باستانی چینی است که از بدو تولد در قرن 2 یکی از ورزش های محبوب مردم شد. وقتی مردم "فیلم هایی با قهرمانان کونگ فو کار" را می بینند ، احتمالاً انتظار دارند یک فیلم خشونت آمیز و اکشن تماشا کنند. کونگ فو در واقع یک سبک از هنرهای رزمی است ، اما از یک تعریف فراتر می رود و همچنین به سبک زندگی ای که فرد انتخاب می کند نیز گره می خورد.

فیلم های مبارزه ای کونگ فو که قدمت آن به دهه 1920 بازمی گردد ، یکی از جنبه های اساسی فیلم سازی مدرن بوده است. شما می توانید آن را در بسیاری از فیلم ها تا به امروز ببینید ، که باعث تحریک سینماگران ، تدوینگران صدا و کارگردانان و طراحان می شود تا از سبک های کلاسیک که مناسب می دانند استفاده کنند. یکی از مشهورترین آنها کوئنتین تارانتینو است که مستقیماً از فیلمهای کلاسیک کونگ فو به عنوان الهام خود برای ساخت فیلم استفاده می کند.

فیلم 1999 The Matrix

این دقیقاً همان فیلمی نیست که انتظار دارید در این لیست ببینید ، اما یک دلیل وجود دارد که ما آن را در این لیست قرار داده ایم آن هم اشارات درون داستان و وارد شدن کیانو ریورز به صحنه مبارزه برای مبارزه است. این فیلم آمیزه‌ای از ژانر اکشن، هنرهای رزمی و دارای یک فیلم‌نامه چندلایه است که یک جامعه پادآرمان‌شهر در آینده را به تصویر می‌کشد، که در آن درک واقعیت توسط انسان‌ها در دنیایی ساختگی به نام «ماتریکس» رخ می‌دهد، که به دست ماشین آلات هوشمند برای غلبه بر جمعیت انسان‌ها، شبیه‌سازی شده‌است.

فیلم 2000 Crouching Tiger, Hidden Dragon

این اولین فیلم در لیست ما که از حرکات رزمی کونگ فو استفاده می کند. یک زن جوان و اشرافی به نام جن Ziyi Zhang برای فرار از ازدواج اجباری و ظلم ستم هایی که در جامعه اش رخ می دهد دست به کار های بزرگی می زند. در همین حال ، یک شمشیرباز بسیار ماهر و آموزش دیده به نام یو (میشل یوه) سعی می کند به او کمک کند. دیدن این فیلم از نظر احساسی بسیار شدید و زیباست. همه صحنه های به طرز شگفت انگیزی از طریق کارگردانی آنگ لی و فیلمبرداری پیتر پاو در تضاد با زیبایی و تاریکی زندگی هستند. این فیلم یکی از تحسین برانگیزترین فیلم های خارجی در زمان خود بود که موفق به کسب چهار اسکار و جذب تماشاگران بی شمار در سراسر جهان شد.

فیلم 2002 Hero

در خلاصه داستان فیلم امده چین، قرن سوم قبل از میلاد. یک مرد به نام (لی)، پس از کشتن سه تن از دشمنان امپراتور – آسمان (ین)، شمشیر شکسته (چیو- وای) و «برف پرنده» (مان- یوک) – به حضور امپراتور چین (مینگ) شرف یاب می شود. اما امپراتور گزارش «مرد» را باور نمی کند و می گوید هدف اصلی او کشتن امپراتور است.

فیلم 1994 The Legend of the Drunken Master

با قدم گذاشتن در سبک دیگری از فیلم های کونگ فو ، افسانه استاد مست در بازی رقص سرگرم کننده ، عجیب و غریب ، خنده دار و همچنین استادانه است. وونگ فی هونگ (جکی چان) یک استاد هنرهای رزمی بسیار ماهر است ، اما هنگامی که یک باند اراذل و اوباش برای سرقت مصنوعات و عمل به بی عدالتی به شهر می آیند ، باید تصمیم بگیرد که به وصیت های صلح طلبانه پدرش عمل کند یا یک فرد اوباش باشد . سکانس های مبارزه در طول فیلم اگرچه خنده دار و کمی مبتدیانه هستند ، اما برای اخلاق شخصیت بسیار ضروری هستند و اهمیتی را که تعادل در زندگی همه دارد نشان می دهند. این فیلم - از نظر فنی دنباله ای بر فیلم مست مستر چان در سال 1978 است

فیلم kill bill: vol2

تارنتینو یکی از استادانه ترین موقعیت ها و مبارزات کونگ فو را با فیلم بیل را بکش به نمایش گذاشت. او با ارجاعات بسیار واضح به فیلم های بروس لی و حتی رنگ لباس او کمی حس نوستالژی را نیز در میان هواداران هنر های رزمی به نمایش گذاشت. در خلاصه داستان فیلم امده عروس آدم کش به راهش برای انتقام گیری از رئیس سابقش «بیل»، ادامه میدهد. دو عضو باقی مانده از گروهی که چهار سال پیش به او خیانت کردند، هدف های جدید او هستند.

فیلم Kung Fu Hustle

جنب و جوش کونگ فو تنها فیلمی در این لیست است که به ردیف کمدی می رسد ، تصویری کارتونی خنده دار و خیالی از ژانر فیلم های رزمی است. در شانگهای 1940 ، یک گروه عجیب و غریب در یک مجتمع باید از خودشان دفاع کنند. ادای احترام به بروس لی در چند صحنه در این فیلم به نمایش گذاشته می‌شود: وقتی زن صاحبخانه بین رئیس و دستیار او نشسته‌است، با رئیس روبرو می‌شود و از حرکاتی که بروس لی در حالی که با رئیس جنایی در فیلم بازگشت اژدها روبرو بود تقلید می‌کند.

کلیک کنید: مووینه

دیوید لینچ ، یک استاد واقعی سینمای سورئالیسم است، او یک نقاش ، عکاس ، مجسمه ساز ، نویسنده ، طراح داخلی و نوازنده است. آثار او از اواسط دهه 80 تاریک ترین قسمت های روان انسان را به تصویر کشیده است- نقشی که کاملاً با مهربانی ذاتی شخصیت های او کنار هم قرار گرفته است. در اکثر کارهای لینچ مشترکات زیادی وجود دارد: تأکید بر رویاها ، قدردانی بصری از بافت و رنگهای غیر منتظره. با ما همراه باشید تا فیلم های دیوید لینچ را مورد بررسی قرار دهیم.

فیلم Inland Empire

امپراطوری درون، شلوغ ترین فیلم لینچ است. یک فیلم 3 ساعته و 17 دقیقه ای که مخاطبان با انبوهی از صحنه های بیشتر از هم گسیخته که به سختی به معنی داستان می رسند. بخشهایی از سریال خیره کننده "خرگوشها" لینچ به طور تصادفی در میان صحنه های لورا درن که ظاهراً ذهن خود را از دست داده معرفی می شوند. به طور حتم هر مخاطبی توانایی تماشا کردن فیلم های اینچنینی را ندارد. گفته می شود: اگر ژانر سورئال فیلم مورد علاقه شما است پس تماشای فیلم امپراطوری درون را از دست ندهید.

فیلم Elephant Man

مرد فیل نما مشهورترین فیلم لینچ است و 8 نامزدی جایزه اسکار را دارد و قطعاً از نظر عاطفی نسبت به دیگر آثار لینچ بسیار متفاوت است. اگرچه این فیلم کاوش عمیق و معنی دار غم و اندوه انسان است ، اما لینچ زمانی این فیلم را ساخت که توسط منتقدان زیادی مورد تمسخر قرار گرفته بود. بازیگری جان هرت و آنتونی هاپکینز فوق العاده است و استایل بصری (و طراحی گریم) بی نقص است.تماشای این فیلم به تمام افراد توصیه می شود حتی ان ها که به ژانر فیلم های لینچ علاقه ای ندارد زیرا بدون شک مرد فیل نما یکی خاص ترین فیلم تاریخ سینما است.

فیلم Twin Peaks: Fire Walk With Me

استان فیلم پیش‌درآمدی بر رویدادهای مجموعه تلویزیونی توئین پیکس است. همانطور که گفته شد ، این فیلم، یکی از تأثیرگذارترین و زیباترین فیلمهای لینچ است. مشکل این است که منسجم نیست، حتی برای برخی از کسانی که از از طرفداران دو آتیشه سریال تویین پیکس بودند.

فیلم Eraserhead

کله پاک کن؛ اولین فیلم بلند لینچ است و همانقدر بلند پروازانه و عجیب و غریب است که از یک نویسنده تازه کار انتظار دارید. در آن جک ننس در نقش پدری را بازی می کند که یک فرزند هیولایی دارد. اگرچه از بسیاری جهات ، کله پاک کن همچنان به عنوان خالصترین تقطیر از مضامین و نقشهای اصلی لینچ باقی مانده است ، اما جلوه های بصری دیوانه کننده و تصاویر سورئال بی نهایت بیمار گونه آن هر مخاطبی را راغب به ادامه تماشا نمی کند. شاید هیچ فیلمی تا به حال احساس محبوس شدن در یک کابوس را به دقت کله پاک کن به ما نداده باشد - اما این دقیقاً همان چیزی نیست که اکثر مخاطبان می خواهند. فیلمی ترسناک و کابوس وارد که شمارا به دنیایی رویا گونه وارد می کند.

فیلم Lost Highway

اتوبان گمشده با استفاده از نشانه های زیبایی شناختی از آثار کلاسیک فیلم نوآر مانند Kiss Me Deadly ، با زوجی آغاز می شود که ویدیویی از خوابیدن در آستانه خانه خود را کشف می کنند و به سرعت به یک کابوس آخرالزمانی و تعویض بدن تبدیل می شوند. لینچ گرچه از نظر فنی یک کار بی نظیر است ، اما عناصر ترسناک را در داستان گنجانده است ، به ویژه در یک صحنه "تماس از داخل خانه می آید" که بدون هیچ زحمتی انجام می شود. بیل پولمن شخصیت چشم باز این داستان عجیب است - اگرچه سه چهارم از طول فیلم عبور می کند ، اما او به طرز مرموزی از سلول زندان محو می شود. یک بار دیگر: انتظار نداشته باشید که یک تجزیه و تحلیل منسجم به طور ناگهانی ظاهر شود و اتفاقات ناخوشایند فیلم را توضیح دهد ، بهتر است فقط اجازه دهید تصاویر از روی شما شسته شوند تا اینکه امیدوار باشید همه در یک روایت منطقی جمع شوند.

فیلم Mulholland Drive

جاده ماللهند یک معمای عجیب و غریب است. بازیگران اصلی هر کدام از شخصیت ها یا نقش های مختلف را بازی می کنند ، بدون هشدار و توضیحی نام و هویت خود را عوض می کنند ، انگار در خواب هستند. نائومی واتس و لورا هارینگ هر یک گویا یکی هستند و حداقل تصوری که یم خواهند از خودشان داشته باشند. یکی از فلسفی ترین فیلم ها راجع به دنیای از هم گسیخته بازیگران هالیوود که هر یک مجبورند برای ادامه مسیر بازیگری خودشان و شخصیتان را پنهان کنند و چیزی باشند که مخاطبان از آنان انتظار دارند.

فیلم Blue Velvet

از محدود فیلم های لینچ که تعادلی میان سورئال و واقعیت دارد. مخمل آبی نیز یکی از پر مهنا ترین فیلم های لینچ است که هر کسی با یک بار تماشا می تواند به آن معنا دست پیدا کند. داستان این فیلم، دربارهٔ پسر جوانی به اسم جفری (کایل مک لاکلن) است که در زمینی یک گوش بریده شده پیدا می‌کند؛ این آغاز ماجرای عجیبی است که او در آن درگیر می‌شود.

منبع: دانلود فیلم